به گزارش پایگاه خبری خوز نگار ؛ پیری جمعیت یکی از مهمترین چالش های قرن بیست ویکم است. در مورد پیری جمعیت، دو تفاوت در بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد: اولین تفاوت این است که سالمندی جمعیت در کشورهای توسعه یافته در عرض ۱۰۰ سال اتفاق افتاده است در حالی که این روند در کشورهای در حال توسعه در حدود ۲۵ سال اتفاق افتاده است ؛ بنابراین کشورهای در حال توسعه فرصت کمتری برای برخورد با پیری جمعیت دارند.

دومین تفاوت این است که در کشورهای توسعه یافته ، دولت و مردم خود را برای این چالش مهم آماده کرده اند ؛ درحالی که در کشورهای در حال توسعه حتی از گرفتاری ها و پیچیدگی های اقتصادی، اجتماعی و از همه مهم تر بهداشتی این چالش آگاه نیستند.

مطالعات زیادی که در آمریکا در مورد سالمندی و هزینه های سلامت انجام گرفت نشان داد ؛ هزینه های درمانی در گروه سنی ۶۵ سال و بالاتر بین ۵-۳ برابر بیشتر از گروه سنی کمتر از ۶۵ سال است. اگرچه پیری جمعیت یک پدیده جهانی است و مختص یک منطقه جغرافیایی خاص یا یک کشور نیست ولی سرعت سالمندی و برنامه ریزی برای روبه رو شدن با آن در مناطق مختلف فرق می کند.

چالش های زنانه شدن سالمندی در ایران | پایگاه خبری خوزنگار

با ورود به مرحله سالمندی، هزینه ها ی درمانی در بخش ها و شکل ها ی مختلف روند تصاعدی خواهد داشت. علل این امر در سالمندی ، مصرف مداوم و مکرر حجم بالایی از خدمات سلامت ، طولانی تر شدن مدت استفاده از خدمات (مانند افزایش مدت اقامت و بستری در بیمارستان ها و اقامتگاه ها ی سلامت ) و هزینه های بالای دارویی و درمانی در هر دوره از درمان در مقایسه با سایر گروه های سنی به جهت نوع بیماری و میزان پاسخ دهی به درمان ها است .

در بسیاری از خانواده های ایرانی نگهداری و مراقبت از سالمندان به عهده اعضا خانواده است ؛  اما این سؤال مطرح می شود که در صورت تحقق پیش بینی های جمعیتی و رسیدن نسل متولدان دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ به سنین سالمندی ، آیا تعداد کافی فرزند برای هر سالمند وجود دارد که مراقبت از و ی را به عهده گیرد؟ برای جمعیت پرشماری که ازدواج نکرده اند و فرزندی ندارند چطور؟ آیا شهرها و روستاها امکانات لازم برای پذیرش زیست سالمندی در حدود ۳۰ تا ۲۰ درصد کل جمعیت را دارا هستند؟ وجه متمایز دیگر سالمندی در ایران علاوه بر حجم بسیار گسترده و خطرناک ، فقدان زیرساخت های سالمندی و  زنانه شدن نسبی آن است.

براساس پژوهشی که در سال ۱۳۹۹ انجام گرفته است ؛ زنان سالمند کشور حدود ۹.۵ درصد از کل جمعیت زنان را شامل می شوند که انتظار می رود براساس پیش بینی محتمل آینده نگرانه جمعیت این گروه به حدود ۳۲.۷ درصد در افق چشم انداز ۱۴۳۰  افزایش یابد.۴۴ درصد زنان سالمند باسواد بوده که ۵۰ درصد از آنها سوادشان در سطح ابتدایی است. ۴۳.۳ درصد از ایشان همسران خود را از دست داده اند و ۲۴ درصد از زنان سالمند به تنهایی زندگی می کنند. همچنین ۳۹.۷ درصد از زنان سالمند سرپرست خانوار بودند.

چالش های زنانه شدن سالمندی در ایران | پایگاه خبری خوزنگار

نکته دیگر در مورد این زنان این است که هرچه سن آنها افزایش پیدا می کند بُعد خانوار آنها کوچک می شود؛  لذا با توجه به آمارهای موجود و پیش بینی که از آینده وجود دارد می توان گفت؛در سال ،۱۴۳۰ با فرض جمعیت ۹۵ میلیونی جامعه ایران حدود ۱۵.۵ میلیون زن سالمند در جامعه حضور خواهند داشت و با توجه به اینکه بخش زیادی از این افراد زیست تنها و نیازهای خاص خود را دارند ، توانمندسازي افراد میانسال براي جلوگیري از سالمندي پرچالش، تأمین زیرساخت هاي امن در راستاي رفع این نیازها از جمله ساماندهی نظام پرستاري خانه محور در اولویت قرار دارد .

ازسوی دیگر با توجه به عدم پذیرش عرفی و فرهنگی جامعه در استفاده از خانه سالمندان و احساس رضایت و امنیت بالاتر خانواده ها و خود سالمند در نگهداری در جمع خانواده و ازسوی دیگر چالش هایی از قبیل مهاجرت فرزندان، نداشتند امکانات لازم در نگهداری از سالمندان و … یکی از راهکار مناسب به جهت جلوگیری از تنهایی سالمندان و آسیب های آن فراهم کردن امکان هم زیستی  این افراد است.

به عبارتی تشکیل خانه های هم زیستی سالمندان با امکان های حمایتی مشخص که ازسوی گروه های مردمی صورت می گیرد می تواند راهبرد خوبی در راستای حمایت از این گروه از جامعه باشد. نکته دیگر که می تواند نقطه اشتراک فرزندپروری و حفظ کرامت سالمندی باشد .

استفاده از ظرفیت سالمندان در نگهداری از کودکان در مراکز نگهداری از کودکان باشد. این رویکرد کاهش اختلافات بین نسلی و افزایش احساس رضایت سالمندان (افزایش حس مفید بودن و کارایی)  را به دنبال خواهد داشت. ازسوی دیگر با توجه به آمار بالای زنان خانه دار و وابستگی مالی آنها، به جهت پیشگیری از بروز چالش های سالمندی باید حمایت های بیمه ای از زنان را تقویت کرد.

با توجه به قرار گرفتن مسائل سالمندان در حوزه سلامت  و تأمین اجتماعی، بخشی از سیاست های متناظر با این قشر در بخش تخصصی خود تعریف می شود؛ اما آنچه که در زمره شبکه مسائل خانواده می گنجد، حمایتی است که خانواده به عنوان مهمترین نهاد حامی اقشار سالمند باید دریافت کند. این رویکرد از این جهت مهم می شود که سالمندی ایران تا حد زیادی زنانه است و این زنان بیش از سایر گروه ها نیازمند توجه خواهند بود؛ چرا که اگر زنان از حمایت های خانوادگی در دوره سالمندی برخوردار نباشند ، از نظر مالی و عاطفی در معرض آسیب قرار خواهند گرفت .

پوشش مناسب بیمه ای برای زنان سالمندان، ایجاد مراکز مراقبت و نگهداری، ایجاد امکانات و تجهیزات مناسب در بیمارستان و برنامه ریزی درجهت آموزش تعداد متخصصان طب سالمندی  و آموزش کارکنان و پرسنل نظام سلامت در مورد مراقبت های سالمندان و موارد دیگر می تواند در کاهش مشکلات سالمندی بسیار مؤثر باشد .

زهرا کیانی

لینک کوتاه:https://khooznegar.ir/d21p