به گزارش پایگاه خبری خوز نگار ؛ آن وقت ها که هنوز مردمان شهر در آهن و فولاد محصور نشده بودند ، با خاک ، آب و آفتاب در بستر آگاهی و تجربه های دیرین،  فضاهایی را سامان دادند که امروزه یادگاری های آن ، جزء میراث فرهنگی این سرزمین است .

معماری و خانه سازی که اهل خانه در آن آرامش داشتند و بر اساس اقلیم ، فرهنگ و سبک زندگی هر منطقه طراحی شده بود و پاسخگوی نیازهای مردمان هر دیار بود .

اما آنچه امروزبه وضوح  در منظر شهرهای خوزستان می بینیم ، شلختگی ، پریشانی در سیما ی شهرها ست .

سازه ها  بدون در نظر گرفتن جنبه زیبایی شناختی و با سبک و سیاق غربی(بنای رومی )  هر روز قد علم می کنند ، بدون آنکه هیچ تناسبی با فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی ما داشته باشند .

در طول این سال های متولیان مدیریت شهری خوزستان کارنامه موفقی در تغییر چهره شهر و اجرای طرح های معماری ایرانی – اسلامی  نداشته اند ، برخورد سهل انگارانه و ساده انگارانه  با این موضوع  آینده شهررا تحت تاثیر قرار خواهد داد و تبعات اجتماعی ، اقتصادی  به همراه خواهد داشت .

در نظر داشته باشید ، بخشی از آسیب های اجتماعی امروز ما حاصل نادیده گرفتن ، سبک معماری انسان گرا است .

«بی‌خانمانی» ؛ مهم‌ترین مخاطره غفلت ازمعماری ایرانی- اسلامی

مهم‌ترین کارکرد معماری ، ساماندهی ارتباط انسان با فضاست ،  حال اگر این ارتباط دائماً دستخوش تغییر و گسست گردد ، کم‌کم مردمان یک سرزمین ارتباط خود را با شیوه درست ِزیست در آنجا از دست می‌دهند.

در این حالت، انسان دچار نوعی سرگشتگی در زیست‌جهان خود می‌شود.

چنین انسانی حتی اگر زمینی برای ساختن و خانه‌ای برای زیستن داشته باشد باز هم «بی‌خانمان» است ، زیرا توانایی ارتباط با سرزمین و مکان زیست (زیست‌جهان) خود را از دست داده است.

سرانجامِ گریزناپذیر فاصله گرفتن از معماری گذشته ، به عنوان ماحصل تجربه زیسته یک سرزمین ؛  حالت (بی‌خانمانی)  خواهد بود که به تدریج رخ می دهد .

مثلا ممکن است ابتدا «شلختگی»هایی در شیوه‌ها و الگوهای ساخت‌وساز روی دهد، بعد این شلختگی فراتر رود و به «پریشانی» و بی‌نظمی برسد و سپس می‌تواند از این هم فراتر رفته و به مرحله «از خود بیگانگی» یا آنچه در ادبیات فلسفی «الیناسیون» نامیده می‌شود بینجامد.

این مرحله معمولاً خطرناک‌ترین مرحله و نقطة عطفی در فرایند از دست رفتن و مرگ فرهنگ خودی است و گذر از آن می‌تواند به گشودن مسیری بی‌بازگشت بینجامد.

برای آن که بدانیم  فراموشی یا نادیده گرفتن  معماری ایرانی – اسلامی چه مخاطراتی به بار می آورد ، از مثالی در رابطه با زبان استفاده می شود .

می‌دانیم که زبان ، وظیفه ساماندهی ارتباط انسان‌ها با یکدیگر را بر عهده دارد و هر اختلالی در زبان به اختلال در فرهنگ یک قوم منجر خواهد شد.

تا آنجا که یکی از نشانه‌های اصلی از بین رفتن  فرهنگ‌ها  ، فراموشی  زبان آنهاست.

اختلال زبانی به حدی مهم است که در برخی کهن‌ترین اساطیر بشری از آن ، به‌عنوان نوعی مجازات الهی یاد شده است.

این اتفاق البته لزوماً یک ‌شبه رخ نمی‌دهد ، اما نتیجه یکسان است: نابودی و از دست رفتن فرهنگ یک قوم که اغلب معادل با حذف آن قوم از صحنه تاریخ است.

معادل این رویداد در حوزه معماری، به بی‌خانمانی خواهد انجامید .

نبود ساز و کار منسجم برای نظم بخشی به نمای ساختمان ها

آنچه امروزدرسیما و منظر شهر می بینیم پدیده نمای رومی در ساختمان ها است  نوعی مد که به مانند هر مد دیگری گذرا خواهد بود.

همین امروز هم، در سطح ایران و نه خوزستان به طور خاص ، نشانه‌های گذر از آن  و به کارگیری شیوه های جدید مانند معماری مدرن ، آشکار شده ؛ اما دلایل به وجود آورنده چنین وضعیتی چیست ؟

این دلایل از سویی ریشه در بازار ساختمان و غلبه دلالی و واسطه‌گری در سطوح مختلف این بازار دارد، و از سوی دیگر به حوزه حرفه‌ای و مسایل ویژه آن، اعم از صنفی ، آموزشی و مدیریتی بازمی‌گردد.

تا زمانی که این مسایل در چارچوبی جامع و به‌شیوه‌ای اقناعی، از پایین به بالا، مورد بحث و بررسی قرار نگیرد و راهکارهای تخصصی و برخاسته از خرد جمعی برای آنها پیشنهاد نشود، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و مُد ، سکه رایج بازار خواهد ماند.

معماری ؛ پدیده ای فرهنگی

معماری ، شیوه ساماندهی فضا توسط انسان است و ساختمان ، یکی از انواعِ شیوه‌های ساماندهی فضا و درواقع یکی از انواعِ معماری است.

معماری مقوله ‌ای فراتر از ساختمان‌سازی و یکی از شئون زیستن انسان بر روی زمین است ، از همین روست که در معماری ، تاریخ اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.

تاریخ معماری ، بر خلاف تاریخ سایر رشته‌های صنعت ساختمان ، صرفاً نمایش سیر تکامل دانش بشر در این حوزه نیست ، بلکه حاصل انباشت تجارب زیسته  انسان در رابطه با فضاست ، تجاربی که در ذهنیت فردی و خاطره  جمعی خودآگاه یا ناخودآگاه مردان و زنان هر جامعه باقی می‌ماند و نقشی فعال ایفا می‌ کند .

به این ترتیب به جزئی از دستاوردهای زندگی جمعی بشر، که عموماً تحت عنوان «فرهنگ» می‌شناسیم ، تبدیل می‌گردد.

معماری اساساً پدیده‌ای فرهنگی است و این نکته‌ای بسیار مهم ، و در عین حال مغفول ، در مواجهه با معماری است.

وقتی می‌گوییم معماری پدیده‌ای اساساً فرهنگی است، به این معناست که نه تنها آن دسته از آثار معماری که میراث فرهنگی می‌خوانیم حائز اهمیت فراوان است، بلکه کلیت معماری یک سرزمین، اعم از اصول و آداب و قواعد تا شیوه‌ها و آثار و شواهد، از منتهای درجه اهمیت برخوردار است .

رجعت غرب به معماری بومی و محلی

اگر بخواهیم درک درستی از روند شکل گیری معماری ایرانی – اسلامی  داشته باشیم  ، ابتدا باید تحولات معماری غرب را مورد بررسی اجمالی قرار دهیم .

در دوران قرون وسطی یعنی ازقرن ۱۲ تا ۱۵ میلادی سبک های مختلفی همچون معماری روم ، باروک ، یونیک و ..در غرب رواج داشت .

با وقوع انقلاب صنعتی در قرن ۱۷ میلادی و افزایش تعداد کارخانه ها و صنایع ،  سبک و شیوه معماری غرب دستخوش تغییر قرار گرفت .

دشواری های  تردد کارگران از خانه به کارخانه  و هزینه های آن باعث شد ، یکی از معماران وقت پیشنهاد طرح بین اللملل یا ساخت خوابگاه های کارگری را مطرح کند .

در خوابگاه های کارگری که شمایلِ آپارتمان های امروزی را داشتند ، کارگران،  با هر آداب و رسومی و دیدگاهی در آن ساکن می شدند ، چرا که آن چه مهم بود تنها تولید بود و انسان ها در خدمت رشد روزافزون تکنولوژی  قرار گرفته بودند.

پس ازتحولات  انقلاب صنعتی ، (قرن۱۹- ۱۸ میلادی )  شیوه معماری مدرن در غرب  رواج پیدا کرد و پس از آن غرب ، در  قرن ۲۰  و ۲۱ به شیوه معماری پست مدرن روی آورد .

آنچه در شیوه معماری پست مدرن  شاهد آن هستیم یک نوع رجعت محسوب می شود ؛ در واقع غرب به معماری اولیه خود که رنگ و بوی تفکر بومی و محلی دارد ، بازگشته است .

اما متاسفانه در حالی که غربی ها شیوه رجعت برگزیدند ما با وجود پتانسیل های غنی ،  به سمت آپارتمان نشینی  و خانه های کارگری غرب بازگشته ایم  .

اصول معماری ایرانی – اسلامی

معماری ایرانی – اسلامی ، آنگونه که برخی استادان بزرگ تاریخ معماری  همچون زنده‌ یاد باقر آیت‌الله ‌زاده شیرازی تصریح کرده‌اند، معماری است که در طول تاریخ این سرزمین و بر مبنای نیازها و آرمان‌های مردمان ساکن این سرزمین شکل گرفته است.

این معماری از دیرباز تا کنون ، هم به جغرافیای تاریخی ایران وابسته است و هم به اندیشه‌ها و آرمان‌های ایرانیان در طول زمان و از این منظر پدیده‌ای فضا – زمانی است.

از آنجا که در حدود ۱۴۰۰ سال اخیر، دین اسلام نقش پررنگی در زیست انسان ایرانی ایفا کرده است، از این معماری به عنوان معماری ایرانی – اسلامی یاد می‌ کنیم .

اما باید دانست که در جان این معماری ، حتی در اصول و مبانی فکری آن ، معارف و میراث ماندگاری از ایران پیش از اسلام نیز وجود دارد و همانگونه که نوروز، به عنوان مناسکی باستانی ، در ایران دوره اسلامی پذیرفته شد و حتی به بخشی از فرهنگ جهان اسلام تبدیل گردید ، در این معماری نیز بسیاری از اصول کهن پذیرفته و رنگ‌ وبویی تازه یافت .

ویژگی‌های این معماری را برخی مراجع معتبر معماری ایرانی ، با اصول زیر معرفی کرده اند :

مردم‌ واری ( معماری که به تمام نیازهای انسانی توجه دارد و همواره در تلاش برای پاسخ دهی مناسب به آن است ) .

درونگرایی ( توجه به کارآمدی درون خانه و حرمت نهادن به زندگی شخصی ؛ قرارگیری ساختمان در گرداگرد حیاط  و جدا شدن فضای درون خانه  از بیرون خانه به وسیله دالانی به نام هشتی) .

خودبسندگی و  بوم‌آوری ( استفاده از مصالح موجود ، دردسترس و بومی هر منطقه )

پرهیز از بیهودگی ( نصب مجسمه در دیگر سرزمین ها معمول بوده اما در معماری ایرانی – اسلامی وجود ندارد چرا که به سرمایه و وقت لطمه می زند و کارایی ندارد ، حتی قرار گیری حوض در وسط خانه ، به منظور خنک کردن فضای داخلی بوده و تنها جنبه زیبایی مطرح نبوده است ) .

–  نیارش (انجام دقیق محاسبات و استفاده از مناسبترین و کمترین مصالح به منظوراستحکام  بنا ) .

این اصول ابعاد مختلفی از معماری را پوشش می‌دهند.

برخی اصول  همچون مردم‌واری و درونگرایی با زبان طراحی معماری سروکار دارند، اصولی چون بوم‌آوری و نیارش بیشتر با مصالح و شیوه ساخت در ارتباطند و برخی چون خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی با فرایند و مدیریت ساختمان‌سازی سروکار دارند.

این ویژگی ها ، اصولی معتبر و جاافتاده برای ارجاع به این معماری و سخن گفتن از آن است، اما در عین حال ،  درس گرفتن از آن پدیده‌ای دائمی است .

دو شیوه معماری  پارتی و پارسی مهم ترین سبک های رایج معماری در دوران قبل ازورود  اسلام به ایران است و چهار سبک خراسانی ، رازی ، آذری و اصفهانی از جمله سبک های معماری اسلامی است که هر کدام شیوه ها و مفاهیم خاص خودشان را درکلیه سطوح داشته اند .

به دلیل کثرت این سبک ها غالباً هر جا نام معماری ایرانی به میان می آید از معماری اسلامی نیز یاد می شود .

با این وصف در حال حاضر می‌توان معماری ایرانی – اسلامی در استان خوزستان را هم ، به عنوان پاره ای از ایران و  با همان اصول می توان تحلیل کرد.

همساز بودن معماری ایرانی – اسلامی  با اقلیم و آداب و رسوم

سقف های گنبدی که هوشمندانه تغییرات دمایی را تعدیل می کند یا بادگیرهای با ارتفاع کم شهرهای جنوبی که از نسیم خنک دریا را به خانه ها هدایت می کند .

قرارگیری عنصر حیاط در  مرکز و تعبیه  یک کلون درب مخصوص خانم ها و کلون دیگر مخصوص آقایان و …  نشان احترام به حریم خانواده است و نشان از درون گرایی و همساز بودن معماری ما با اقلیم و آداب و رسوم منطقه است .

فضای هشتی برای ایجاد حد فاصلی تا حریم خانه و در نهایت به اتاق هایی می رسیم که دور حیاط خانه قرار گرفته اند فضاهایی که با  جنبه های روانی ما مطابقت  داشت  .

لزوم هماهنگی بین بخشی و هم افزایی ارگان ها

معاون فنی و عمرانی سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اهواز گفت : شهرداری ها مجری طرح های ابلاغی دستگاه های بالادستی هستند و به عنوان مجری وظیفه دارد قوانین و مقررات را پیاده کنند هرچند که می توانند نقشی فراتر داشته باشند .

نورالله موسوی  اظهار داشت : در صورتی که  هماهنگیِ بین بخشی با نظام مهندسی ، مسکن و شهرسازی و … تحت یک کارگروه کنترل نماهای شهری ، محقق  شود ، می توان انتظار داشت نظارت دقیق تری بر منظر و سیمای شهرها انجام گیرد .

وی خاطر نشان کرد : می توان با تحقیقات میدانی و نیازسنجی و توجه به جغرافیا هر منطقه ، ضوابط منظرو سیمای شهری را طراحی ، تدوین و ابلاغ کرد .

وی با اشاره به اینکه شهر، عنصری پویا و فعال است گفت : در نظر داشته باشید که بازگشت به هویت ایرانی – اسلامی  تبعات مثبتی بر آینده شهر و شهروندان خواهد گذاشت و باعث تقویت احساس تعلق خاطر شهری خواهد شد .

وی تاکید داشت : در حوزه مدیریت شهری باید به سمت طرح ها پژوهش محور و  دانش بنیان  قدم بگذاریم و جز در سایه تخصص گرایی نمی توان  شاهد تحول  در حوزه معماری بود .

وی با بیان این که توسعه نامتوازن شهری همه شئون زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد گفت : توسعه نامتوازن شهری باعث شده است شهرهای ما تحت محاصره سکونت گاه های غیر رسمی قرار بگیرد .

موسوی اظهار داشت : بالا بودن آمار سکونت گاه های غیر رسمی در حاشیه شهر اهواز نتیجه همین توسعه نامتوازن شهری است ، مناطقی که شاخص های شهرسازی در آن رعایت نمی شود و  ساخت و سازها به شکل غیر اصولی در آن اجرا می شود .

وی با اشاره به این که  سیستم شهری توان پاسخگویی به این  مناطق را ندارد گفت : شهرداری توان ارائه خدمات عمومی به این مناطق  را ندارد چرا که هیچ رابطه قانونی با دستگاه های اجرایی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده که ساکنان این مناطق حس هویت و تعلق خاطر  به این مناطق ندارند .

وی یادآور شد : سهل انگاری در سیما و منظر شهری می تواند مخاطرات اجتماعی و هویتی در آینده  ایجاد کند .

راهکارهای بازگشت به معماری اصیل

استادیار گروه معماری دانشگاه چمران گفت : در سال های اخیر با رصد  معماری استان خوزستان  و کارهای برخی دفاتر معماران جوان و با آتیه می توان امیدوار بود  که با هم‌افزایی تجارب این معماران و گروهی دیگر از معماران مجرب و شناخته ‌شده که به خلق آثار فاخر شهره‌اند ، بتوان در میان‌ مدت ، جو مسموم حاکم بر منظر شهری را که واسطه‌گران و دلالان ( اعم از مهندس و سازنده و کارشناسان املاک )  بر آن دامن زده اند ، تغییر داد .

روح الله مجتهد زاده تصریح کرد  :  کاری که رسانه در این زمینه می‌تواند انجام دهد آن است که تریبونی برای معرفی معماری فاخر و این گروه از معماران باشد .

مجتهد زاده افزود : در دانشگاه ها ، نیز باید زمینه ارتباط دانشجویان را با این بخش از فضای حرفه فراهم آورد تا از همین سال‌های دانشجویی تفکر حرفه‌ای در ایشان نهادینه شود و در آینده خود به نیروهای پیش‌برنده‌ای در این جریان بدل شوند .

وی خاطر نشان کرد : اقدامی که دست‌اندرکاران غیرواسطه‌گر حوزهِ ساختمان ( اعمّ از مهندس و سازنده و کارشناسان املاک) می‌توانند انجام دهند آن است که همت افزون ‌تری برای حذف واسطه‌گران و دلالان از فضای کار خود روا دارند.

وی یادآورد شد : در شرایط کنونی باید هوشیار بود و  تا پیش از آنکه دیر شود، فرمان را بگردانیم و با تأمل و تدبیر بیشتری با معماری، به‌مثابه شیوه ساماندهی فضای زیست انسان ، مواجه شویم.

نویسنده : زهرا کیانی

لینک کوتاه:https://khooznegar.ir/iz57